ازریابی و جمع بندی
فشار عراق برای بازپسگیری منطقهای در حدود یك كیلومتر مربع با توانی كه ذكر شد در نوع خود كمنظیر بوده است. عكسالعمل دشمن بدون احتساب و پیشبینی تلفات زیاد و پذیرش آن به عنوان بهای بازپسگیری منطقه نمیتوانست باشد.
دشمن با درك مشی جدید نظامی جمهوری اسلامی مبنی بر پیشروی در شرق بصره و انهدام متوالی قوای عراق، بر آن شد كه با اقدامی اساسی و با قوت، طراحان و مسئولین جنگ جمهوری اسلامی را نسبت به ادامه پیشروی در منطقه شرق بصره مأیوس كند.
علاوه بر این همزمان عملیات كربلای 8 با سالگرد تاسیس حزب بعث و نیز نقش تبلیغی این عملیات در اعلام تصمیم بر تداوم عملیات در منطقه و همزمانی آن با تغییر و تحولات سیاسی مبنی بر حذف صدام، قابل ذكر است.
به هر صورت، برای دشمن قابل تحمل نبود كه در منطقه یاد شده، در بلند مدت و به طور تدریجی، نیروهای ما هر چند كند و آهسته به پیشروی و انهدام شرق نهرجاسم اصل «حفظ قوا» را برگزیده بود، در این جا با پذیرش «انهدام نیرو» به چنین پاتک خطرناکی مبادرت کرد. استفاده از نیروی گارد ریاست جمهوری عراق، نظارت مستقیم عدنان خیرالله و به طور كلی چگونگی این پاتك نشان می دهد كه مبنای این اقدام، تصمیم سیاسی بوده و در محدودة صلاحدید و اختیارات نظامیان نمیگنجیده و تناسبی نیز با چارچوب حركات كلاسیك نظامی ارتش عراق نداشته است.
صدام و حزب بعث ادامه حمایت شرق و غرب را در گرو قدرتمندی نظامی ارتش عراق میدانستند در نتیجه برای ثبات سیاسی خود راهی جز قدرتمند كردن و در عین حال فشار بیشتر بر ارتش عراق برای شركت در جنگ تا سر حد بلفات بسیار بالا و حتی انهدام لشكرها نداشتند.
از طرف دیگر بر اساس نگرش كلاسیك، از مدتها پیش طراحان و فرماندهان نظامی دشمن احساس اطمینان برای ادامه جنگ را از دست داده بودند. زیرا هیچ یك از خطوط پدافندی آنها در مقابل تهاجمات نیروهای ما تاب مقاومت نداشت و علاوه بر این، گذشت زمان حاكی از پیروزی تدریجی جمهوری اسلامی بود، چرا كه علاوه بر رانده شدن از خاك جمهوری اسلامی مناطق مهمی مانند فاو و شرق بصره را از دست داده بودند. واضح است كه از نظر حاكمان سیاسی و همچنین فرماندهان نظامی عراق این روند نگران كننده بود. احتمال تحولات سیاسی و افزایش شایعاتی مبنی بر حذف صدام نیز بدون ارتباط با وضعیت یاد شده نمیتوانست باشد.
به هنگام عملیات والفجر 8، بنابه موقعیت خاص زمین منطقه دشمن تلفات قابل توجهی را متحمل شد، بدون آنكه قادر به بازپسگیری منطقه باشد. بنا به اظهارات اسرا، صدام با حضور در منطقه فشار زیادی را بر ارتشیان عراق وارد میساخت تا شاید بتوانند مجدداً در مواضع قبلی خود حضور یابند. لیكن موقعیت زمین و تدبیر مناسب نیروهای خودی در استفاده از آتش و مقاومت شدید، مانع از تحقق اهداف دشمن شد.
در این عملیات استفاده از ارتش عراق به شكل نامعقول موجب شد بیش از 70% از توان نظامی دشمن در فاو منهدم شود و این برای ارتش عراق صدمهای جبرانناپذیر بود.
حاكمیت سیاسی عراق به منظور جبران شكست فاو و حفظ روحیه ارتش عراق، تدبیر «استراتژی دفاع متحرك» را اتخاذ كرد كه آن هم سرانجام مطلوبی نیافت و مجموعاً نزدیك به 121 هزار نفر از نیروهای دشمن كشته و رخمی شدند.
در كربلای 1 (مهران) جنانكه بعدها اسرا ذكر میكردند،دشمن تنها به لحاظ ممانعت از انهدام بیشتر ارتش عراق،از مقاومت خودداری كرد تا آمادگی لازم برای مقابله با تهاجمات بعدی قوای نظامی ایران را داشته باشد، در حالی كه در كربلای 2 (حاج عمران) دشمن با انگیزه بیشتری جنگید.
آزادسازی مهران، كه دشمن به خاطر اشغال مجدد آن در بغداد جشن گرفته بود، شكست بزرگی محسوب میشد. از دست دادن مهران توسط دشمن بدون مقاومت چشمگیر به جز قوتهای نیروی خودی و غافلگیر شدن دشمن در مانور و محور هجوم از تدبیر وی مبتنی بر اصل «حفظ نیرو» در مقابل «حفظ زمین» حكایت میكرد. به عبارت دیگر چنین به نظر میرسید كه دشمن در نظر ندارد به طور غیر معقول ارتش عراق را به كار گیرد.
در عملیات كربلای 5 تحركاتی از دشمن مشاهده شد كه به همین ترتیب قابل تبیین است. بدین صورت كه در روز سوم عملیات، عراق یك لشكر گارد را وارد عمل كرد. این لشكر تا روز پنجم تلاش فراوانی برای باز پسگیری غرب كانال ماهی انجام داد معهذا منجر به نتیجه دلخواه و مطلوب نشد. در ساعت 11 صبح روز پنجم عملیات فرماندهان لشكر گارد در مقر لشكر 11 جلسات مهمی تشكیل دادند كه به نظر میرسید دشمن با تلاش گستردهتری اقدام به پاتك خواهد كرد. لیكن عقبنشینی تدریجی عراق به غرب نهرجاسم كه اثر قطعی و نهایی آن سه روز بعد آشكار شد، نشان داد كه دشمن به رغم مقاومتهای بسیار شدید اولیه، با توجه به انهدام وسیع و تلفات بالا، نهایتاً حفظ نیرو را برحفظ زمین ترجیح داده است.
عراق در قبال اقدام یاد شده از جهت سیاسی نیز متحمل خسارتهای فراوانی شد، لیكن به لحاظ پیچیدگی زمین و تلفات فراوانی كه متوجه ارتش عراق شده بود بنابر نگرش نظامی. تدبیر یاد شده را اتخاذ كرد.
پس از آن دشمن در مقابل سرپل غرب كانال ماهی به لحاظ تهدیدی كه نسبت به زمین حد فاصل نهرجاسم تا كانال زوجی احساس میكرد، عملیاتی را طراحی كرد كه بعدها نام «حصادالاكبر» بر آن نهاد. این حركت با سرمایهگذاری بالاتر از حد معمول و با تحمل تلفات فراوان انجام گردید.